سرگرمی | تفریحی | اخبار | طنز

وب سایت سرگرمی تفریحی اخبار روز و بیوگرافی کامل بازیگران سینما

سرگرمی | تفریحی | اخبار | طنز

وب سایت سرگرمی تفریحی اخبار روز و بیوگرافی کامل بازیگران سینما

وب سایت سرگرمی تفریحی اخبار روز و بیوگرافی کامل بازیگران سینما

کلمات کلیدی

زنگ تفریح

عکس روز نشنال جئوگرافیک؛

دانستنی‌ های جالب

معرفی اپلیکیشن و بازی

اپلیکیشن و بازی

۱۲ سنت جالب و باورنکردنی قبایل آفریقایی

معروف‌ترین شهرهای متروکه

شهرهای متروکه

روش های بیدار شدن از خواب قبل از اختراع ساعت زنگدار

روش های بیدار شدن از خواب

شتاب دهنده ها «بابالنگ دراز» نیستند!

چگونه شرکت تان را برای سرمایه گذاران جذاب کنید؟

۵ راز شبکه‌های اجتماعی برای کارآفرینان

بدون سرمایه استارتاپ تان را راه بیندازید!

15 کارآفرینی که ثابت کردند سن تنها یک عدد است

دوچرخه اشتراکی؛ کسب و کاری برای جلوگیری از آلودگی هوا

دوچرخه اشتراکی

۷ درس کاربردی از یک کارآفرین ۷ ساله

ایرپادهای بی سیم دوست داشتنی های بی دردسر

ایرپادهای بی سیم

۴ روش برای جذب کردنِ مشتریان تشنه

جذب کردنِ مشتریان تشنه

نقش بازاریابی دیجیتال در رشد کسب و کار

بازاریابی دیجیتال

نقاشی‌هایی که با تکه‌های کاغذ و چسب خلق شده‌اند

نقاشی‌هایی با تکه‌های کاغذ و چسب

هوش و مهندسی مصرباستان را در این ستون سنگی ببینید

هوش و مهندسی مصرباستان

لیوان‌هایی شبیه سیاره‌های منظومه شمسی

عکس‌هایی با چشم اندازهای مشابه در کنار هم

بایگانی

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زنگ تفریح» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سر سفره دو نوع مرغ وجود دارد، ران و سینه. در بازار دو نوع مرغ وجود دارد، مرغ روز و مرغ منجمد. در مرغداری ها دو نوع مرغ وجود دارد، مرغ گوشتی و مرغ تخمی. هر کسی، بر اساس سلیقه و وسع و شانس، سراغ یکی از اینها می رود. اما در ادبیات با انواع و اقسام مرغ سر و کار داریم. وقتی سعدی می گوید مرغ بر بام تو ره دارد و من بر سر کوی/ حبذا مرغ که آخر پر و بالی دارد و به مرغ حبذا می گوید، معلوم است که مرغ در ادبیات جایگاه مهمی دارد.

البته سعدی در جای دیگر نیز می گوید دیگر این مرغ کی از بیضه بر آمد که چنین/ بلبل خوش سخن و طوطی شکرخا شد و انسان را در فهم جایگاه مرغ مردد می کند. همچنین حافظ نیز با گفتن آن دم که کار مرغ سحر  آه و ناله بود/ دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه، علاوه بر ایجاد شبهه در جایگاه خودش، به جایگاه مرغ نیز آسیب می زند. ولی وقتی جای دیگری می گوید مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش و سپس می گوید رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار و مرغ را با رند عالم سوز مقایسه می کند، می توان نتیجه گرفت که در مجموع، مرغ در ادبیات جایگاه بسیار ویژه ای دارد. با توجه به آنچه گفته شد بررسی مرغ در ادبیات مهم ترین کار امروز کشور است. پس در ادامه مطلب، جایگاه انواع مرغ را بررسی می کنیم.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰

اخبار ادبیات: در ماه گذشته، بالاخره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و گرد و غبار زیادی از این انتخابات برخاست. اما در حوزه ادبیات، این انتخابات نقطه عطفی در کشور به شمار می آید. زیرا برخی نامزدها با ادبیاتی به سوی هم تاختند که هر چه فردوسی در آن سی سال زده بود، پرید. ما با کلمات جدیدی که از سوی نامزدها و اصطلاحات جدیدی از سوی برخی هواداران شان مواجه شدیم که از مسئولان درخواست داریم از این به بعد، دم انتخابات، یک ویزای ویژه صادر کنند تا ما کودکان را به خارج از کشور بفرستیم، بدآموزی دارد!

اخبار ریاضی: پس از پایان انتخابات، متخصصان و صاحب نظران علم ریاضی انگشت حیرت به دهان گرفتند و آن را تا مچ در حلق شان فرو کردند! این عزیزان پس از پایان انتخابات، با منطقی جدید مواجه شدند که بر اساس آن، اگر شما سه سیب از یک نفر و دو سیب به یک نفر دیگر بدهید، هیچ سیبی باقی نمی ماند. این تئوری که توسط یکی از نامزدهای محترم انتخابات مطرح شده بود، در مجامع معتبر ریاضی جهان هم مطرح و موجب تشنج و از حال رفتن تعدادی از متخصصان شد. امیدواریم در انتخابات بعدی، دوستان در کنار رئیس ستاد، یک مشاور امور ریاضی و جمع و تفریق هم به تیم شان تزریق کنند.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰
با سلام. من می خواستم از آقای مقصودلو، ملقب به تتلو اعلام رضایت کنم که با اقدامات شون دلِ یک ملت رو شاد می کنند. من خودم تا همین چند روز پیش، به سبب دلشوره و استرس های انتخاباتی، به تیمارستان مراجعه کرده بودم اما پرسنل خدوم و زحمتکش تیمارستان چندتا از پست های اینستاگرامی این هنرمند را نشان من دادند و همانجا به صورت سرپایی مداوا شدم! رامجو هستم از رامهرمز.

بنده تماس گرفتم تا از روانشناسان و روانپزشکانِ تیمارستان محله خودمان تشکر کنم و رضایتم را از این عزیزان اعلام کنم. بنده تا مدتی پیش فکر می کردم دکترها برای این که پولدار شوند الکی مردم را بستری می کنند؛ اما روانپزشکان محله ما تاریخ ساز شده اند و رکوردی جهانی را به ثبت رسانده اند. به این صورت که در تیمارستان شان، فقط سه چهارتا دیوانه بستری شده اند.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰
بسیاری از کارشناسان ریشه تروریسم را در انقلاب فرانسه و روسیه می دانند، در حالی که این درخت منحوس ریشه هایی بسیار عمیق تر در دل و روده تاریخ دارد. شاید بتوان اولین تروریست تاریخ را قابیل و اولین قربانی تفکر تروریستی را هابیل دانست! قابیل که می دید نمی تواند با نفوذ تفکرات و قدرت هابیل مقابله کند، با خود هابیل مقابله کرد. با خود هابیل مقابله کرد و چون مقابله اش کمی شدید بود، هابیل از دنیا رفت و شیطان باز هم از انسان درس تازه ای آموخت و در حالی که با کف دست می زد روی پیشانی اش، زیر لب گفت: «خودشه... ترور و تروریسم! لعنتی! چرا به فکر خودم نرسید؟»

تروریست هایی که در عصر حجر زندگی می کردند چون هنوز به جلیقه انفجاری، نارنجک و این طور سلاح های کشتار جمعی دسترسی نداشتند، یک ماموت را زخمی می کردند و آن را به مثابه جلیقه انفجاری به داخل قبایل انسان های اولیه هدایت می کردند، تا ماموت زخمی و عصبانی، مردم بی گناه قبیله را بکشد و زخمی کند.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰

بالاخره فهمیدم چرا مردم ایران صبح می گفتند زنده باد مصدق و شب فریاد می زدند مرگ بر او. اصلا هم به افشای اسناد طبقه بندی سازمان جاسوسی آمریکا در ارتباط با کودتای 28 مرداد ربط ندارد. این چیزها را ما خودمان می دانستیم که کی به مصدق خیانت کرد. طبق تحقیقات من، مصرف زیاد گوجه فرنگی و خیار در سالاد فصل، سالاد شیراز و همراه نان و پنیر باعث شده بود مردم چنین کنش و واکنشی داشته باشند. چه ربطی دارد؟ محققان کشف کرده اند: «خیار و گوجه فرنگی آلزایمر می آورند.»

رفتگر محترمی که با انتخاب شدنش به عنوان عضو شورای شهر پدیده انتخابات شورا لقب گرفت، اعلام کرد: «رفتگری را ادامه می دهم.» حالا هی بگویید قالیباف الکی گفت املاک نجومی را به رفتگرها داده. ایشان الان از هول همان حلیم قالیباف افتاد توی دیگ و به زودی ته دیگ می شوند.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰
بابا همیشه کت و شلوار می‌پوشید. البته آن‌وقت‌ها، این چیز عجیبی نبود، چون حتی بعضی بچه‌های مدرسه هم، کت و شلوار می‌پوشیدند و کیف سامسونت دست می‌گرفتند. اصلا یک‌جور نشانه اعیان‌بودن به حساب می‌آمد. بعد از این‌که چند کشتی کیف سامسونت و پارچه کت‌شلواری فروش رفت، ناگهان کت و شلوار و سامسونت از مد افتاد. کم‌کم لباس‌های راحت باب شد. کت و شلوار هم ماند برای عقد و عروسی.

دیگر تن هیچ بابایی دم مدرسه، کت و شلوار نبود. آستین کوتاه می‌پوشیدند با کفش کتانی. هیچ‌کدامشان نه روزنامه دستشان می‌گرفتند، نه کیف همراهشان داشتند. بابا اما هنوز همانی بود که بود. حتی یک قدم هم از مواضع شق و رقش عقب‌نشینی نمی‌کرد. با آن باباهای دیگر هم قاطی نمی‌شد. می‌رفت برای خودش یک گوشه دنج گیر می‌آورد و زیر سایه درخت قدم‌رو می‌رفت تا زنگ بخورد. بابا داشت در آخرین سنگر مردهای سنتی نگهبانی می‌داد.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰
جناب آقای رحیم‌پور، پدر نطقِ خاورمیانه، اخیرا یک سخنرانی در جمع برخی اساتید دانشگاهی داشته و گفته است که «بحث‌های سیاسی و انتخاباتی به من نمی‌چسبد».
 
البته بنده فقط تیتر این خبر را خواندم و به‌ علت ضیق وقت و البته ضیق حجم اینترنت، دیگر روی لینک ادامه مطلبش کلیک نکردم که جزییات را بخوانم؛ برای همین هم درست متوجه منظور این بزرگوار نشدم که بفهمم بحث‌های سیاسی انتخاباتی به من نمی‌چسبد دقیقا یعنی چه؟ من بعید میدانم منظور ایشان این بوده باشد که بحث‌های‌شان رنگ و بوی سیاسی و انتخاباتی ندارد و احتمالا منظورشان از «نمی‌چسبد» همان «حال نمی‌دهد» یا «اصن فاز نمیده» خودمان بوده! به این معنا که ایشان با بحث‌های سیاسی و انتخاباتی خیلی حال نمی‌کند و آن کیف بحث‌های غیرسیاسی را برای‌شان ندارد و ترجیح می‌دهند بیشتر در مورد همان مصادیق امپریالیسم جهانی در زندگی بشر صحبت کنند؛ چراکه همین یکی دو روز پیش بود که آقای رحیم‌پور گفته بودند«برایم فرقی نمی‌کند، هرکسی که رییس‌جمهور بشود، من از او بیشتر می‌فهمم! وظیفه‌ام در این چهار سال ایستادن جلوی روحانی است»،
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰

بابا بزرگ را تازه از بیمارستان مرخص‌کرده‌اند و آورده‌اند پیش ما. همه قوم و خویش‌ها در خانه ما جمع‌شده‌اند و به بهانه خبر گرفتن از بابا بزرگ، دور همی راه انداخته‌اند. بابابزرگ هر نیم‌ساعت آستینش را بالا می‌زند تا فشارش را بگیرند. آقا نعیم شوهرخاله‌ام عکس سونوگرافی بابابزرگ را برعکس در دستش گرفته و بدون اینکه سر در بیاورد، با دقت به آن نگاه می‌‌کند. بعد هم از بابا می‌پرسد: «تیروئید یه‌دونه‌است یا دوتا؟»

بابا جواب نمی‌دهد و آقا نعیم فشار بابا بزرگ را می‌گیرد. هر عددی که گزارش می‌شود، همه فامیل به پزشک متخصص تبدیل می‌شوند. یکی می‌گوید پایین است و یکی می‌گوید بالا. حتی راجع به اینکه چی فشار را بالا و پایین می‌برد، اختلاف نظر هست. من فورا توی گوشی راجع به فشار خون سِرچ می‌کنم. آقا نعیم در حالی‌که هنوز گوشیِ فشارسنج توی گوشش است و سرِ آن را روی میز چوبی آشپزخانه گذاشته، می‌گوید: «فکر کنم میزتون موریانه داره». بعد هم به من اشاره می‌کند و می‌گوید: «من نمی‌دونم این «فضای مزاجی» چی داره که جَوون‌ها همیشه سرشون توی گوشیه؟»
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰

موریتانی چندین قرن پیش به صورت اتفاقی کشور شد. ظاهرا یک نفر از پادشاه فرانسه تقاضای خانه داشته که پادشاه فرانسه بعد از چهار سال در صحرای موریتاتی تعدادی خانه ساخته و نام آن را «مسکن مهق» گذاشته و به همین صورت،‌موریتانی،کشکی کشور شده است. موریتانی امروز بالاترین شاخص‌های جهانی در برخی موارد مانند تجاوز، ایدز، مرگ و میر، فقر و هرچی که هست را به خودش اختصاص داده است. موریتانی سال‌ها تحت استعمار فرانسه قرار داشت و فرانسوی‌ها پس از سال‌ها حضور در این کشور به این نتیجه رسیدند که این لقمه شرم و حیا که دیگه خوردن ندارد و اجازه دادند مردم موریتانی خودشان هرچی که هست را بخورند.

تاریخ سیاسی موریتانی به صورت هفتگی این‌طوری بوده که کودتا، انقلاب، جنگ، کودتا و مردم این کشور سر جمع سه روز را هم در آرامش نگذرانده‌اند.
  • مدیر وبلاگ
  • ۰
  • ۰
گاهی یک مساله را به اشکال مختلفی می‌توان بیان کرد. مثلا معلمی داشتیم که روزی سه وعده به صورت قورت دادنی، جویدنی و زیرزبانی، تفاوت «بفرما و بنشین و بتمرگ» را برای‌مان توضیح می‌داد و می‌گفت: «ببینید چقدر نحوه بیان فرق می‌کند». هربار هم که بلند می‌شدیم و می‌گفتیم «آقا معلم اجازه؟»، می‌گفت «نخیر، بتمرگ سرِ جات گوساله!». یعنی بزرگوار سعی داشت به‌صورت عملی هم، تفاوت‌شان را برای‌مان جابیندازد. البته مواردی هم هست که برخلاف شکل نامناسب کلمات، مضمون‌شان چیز بدی نیست. نمونه‌اش زیرنویس صحبت‌های رییس‌جمهور در تلویزیون،که گاهی چنان با صحبت‌های دکتر روحانی مغایرت دارد که فکر می‌کنیم متصدی آن، زیرنویس یک فیلم جنایی‌را اشتباهی از اینترنت دانلود و استفاده کرده است. مثلا چند روز پیش، ر‌ییس‌جمهور در تلویزیون گفت: «من به قوه قضاییه دعوت شده بودم»، همان لحظه اینچنین زیرنویس شد «من به قوه قضاییه احضار شده بودم!». یعنی جلوی چشم خود رییس‌جمهور و زمانی که در حال صحبت‌است، آن پایینِ تصویر، چیز دیگری از ایشان نقل قول شد.
 
  • مدیر وبلاگ